مکتوب

یعنی از یک ذهن تراویده ـ قلمی شده؛گذاشته و گذشته

مکتوب

یعنی از یک ذهن تراویده ـ قلمی شده؛گذاشته و گذشته

تحمل یکدیگر

 

من مخالف آنچه هستم که تو می گویی ولی تا دم مرگ از حق تو برای گفتن آن دفاع می کنم...

از عشق و از شیاطین دیگر

هر انسانی که بدنیا می آید برای یافتن گمشده ای می آید که رسالت اوست . من هم چیزی را گم کرده بودم که نمی دانستم چیست بارها و بارها اتفاق   می افتاد که احساس می کردم آن را یافته ام  ،زمانی در لذت های حقیقی و  نا حقیقی ام ، زمانی در نوشتن هایم ، زمانی در آموختن علم ، زمانی در جسارتم برای بد بودن ، زمانی در شعر و اکنون در تو.

از عشق و از شیاطین دیگر

چقدر مضحک است............. می گویم دوستت دارم........... می گویم دلم برایت تنگ شده................. می گویم............ اما ........... وقتی ببینمت همان قالب یخ همیشگی ام................ خودم هم باورم نمی شود......... که دلتنگت بودم........... چه رسد به تو...............!!!

از عشق واز شیاطین دیگر

کمی  آن طرف تر بایست می خواهم بدانم می توانم دوریت را تحمل کنم............................................. 
 
پ.ن:نه نمیتونم 

قانون دانه


نگاهی به درخت ســـیب بیندازید.

شاید پانـــصد ســـیب روی درخت باشد که هر کدام حاوی دست کم ده دانه است.

خیلی دانه دارد نه؟!

ممکن است بپرسیم «چرا این همه دانه لازم است تا فقط چند درخت دیگر اضافه شود؟»

اینجا طبیعت به ما چیزی یاد می دهد :«اکثر دانه ها هرگز رشد نمی کنند. پس اگر واقعاً می خواهید چیزی اتفاق بیفتد، بهتر است بیش از یکبار تلاش کنید.»


وقتی که «قانون دانه» را درک کنیم دیگر ناامید نمی شویم و به راحتی احساس شکست نمی کنیم.

قوانین طبیعت را باید درک کرد و از آنها درس گرفت.

 افراد
موفق هر چه بیشتر شکست می خورند، دانه های بیشتری  می کارند... 

مشکل بزرگ

خداوندا!نمی خواهم ناشکری کنم،ولی حالا که من را با مشکل مادرزادی داشتن آی کی یوی بالا آفریدی،خودت نجاتم بده.از بندگان خدا که ظاهرا دیگر کاری ساخته نیست!

راه راست

بار الها!ما حال نداریم به راه راست هدایت شویم؛خودت راه راست را به سوی ما کج کن... 

از عشق و از شیاطین دیگر

کسی را دوست داشتی

مثل " زلیخا " سمج باش 

آنقدر رسوابازی در بیاور تا  

خدا خودش پادرمیانی کند ....

از عشق و از شیاطین دیگر

 باز پاییز است..

                باز این دل از غمی دیرینه لبریز است ...

   باز می لرزد به خود...

                  سرشاخه های بید سرگردان ...

   باز می ریزد ...

                     فرو بر چهره ام باران ...

   باز ... رنجورم...

                   خداوندا ... پریشانم...

  باز می بینم که بی تابانه گریانم ...

                    باز پاییز است ...

  باز این دنیا غم انگیز است ...

                    باز پاییزاست و هنگام جدایی ها ...

  باز پاییز است و ...

                      مرگ آشنایی ها ...

از عشق و از شیاطین دیگر

The worst way to miss someone is to be sitting right beside them knowing you can‘t have them

لغتنامه

توانایی سازش با محیط یعنی بی رگ بودن

از عشق و از شیاطین دیگر

اینهایی که می گند چند تا پیراهن بیشتر پاره کردند یعنی ادعا می کنند زلیخا چند بار بیشتر بهشون حمله کرده! و در حقیقت دست و پا چلفتی ترند تا با تجربه تر!

تصمیم با تو است

باد می وزد …

میتوانی در مقابلش هم دیوار بسازی ، هم آسیاب بادی

تصمیم با تو است . . .

باورهای محدودکننده



فیل‌بانان تنها با درک یک نکته و به شیوه‌ای بسیار ساده، فیل‌های عظیم‌الجثه را کنترل می‌کنند. وقتی فیل هنوز بچه فیل است، یک پایش را با طناب محکمی به تنه درختی می‌بندند. بچه فیل، هرچه تقلا می‌کند، نمی‌تواند خودش را آزاد کند. اندک اندک بچه فیل با این تصور عادت می‌کند که تنه درخت از او نیرومند‌تر است.
هنگامی که بچه فیل بزرگ می‌شود و قدرت شگرفتی می‌یابد، تنها کافی است ریسمانی نازک به دور پای فیل گره زده شود و به یک نهال کوچک بسته شود. جالب اینکه فیل هیچ تلاشی برای آزاد کردن خودش نمی‌کند.
همچون فیل‌ها، پاهای ما نیز اغلب اسیر باورهای شکننده‌اند، اما از آنجا که در گذشته به قدرت تنه درخت عادت کرده‌ایم، شهامت مبارزه را نداریم.
بی آنکه بدانیم که تنها یک عمل متهورانه ساده... برای دست یافتن ما به موفقیت کافی است!

اینکه ندانی آخرش چه می شود سخت است ٬ قبول .

اما باور کنید ندانستن بعضی آخر ها خیلی سخت تر است .